ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
عجایب ستاره شناسی در مصرباستان
ستاره پرستی در مصر باستان
آسمان
در قرون گذشته در مصر باستان دارای اهمیت بسیاری بوده است ، خورشید ، نظام
ستارگان و ماه همیشه برای بشر اعجاب انگیز بوده و همیشه در ذهن او
سئوالاتی را به وجود می آورد . خورشید و ستاره پرستی هم در مصر ، یونان ،
ایران و هند رواج بسیار داشته و هر کدام برای خود نامهای بسیار داشته اند .
خورشید به عقیده مصریان هر روز صبح تا مغرب به دنیای زندگان نور وبرکت می
بخشیده و در شب به دنیای مردگان رفته و آنها را از نور وبرکت خود بهره مند
می ساخته است
ستاره پرستی در مصر باستان
اقوام و ملل قدیم هر یک از
موجودات آسمانی را خداوندی زنده و صاحب عقل و تدبیر می پنداشتند و در این
موضوع هرگاه در میان آنها اختلافی پدید می آمد مربوط به بتقدم و تاخری است
که نسبت بعضی از ستارگان قائل می شدند از آنجمه بعضی خورشید و بعضی دیگر
ماه و برخی ستاره درخشنده صبح موسوم به شعرای یمانی یا " کاروانکش " و
بالاخره برخی آسمان را در درجه اول از پرستش قرار می دادند و حتی اقوامی که
ستارگان را به طور کلی می پرستیدند ستاره پرستی را دین و آئین خود می
پنداشتند و به نام " صابئی " نامیده می شدند .اکثر تصویر ها و نقش ونگارها
که از دنیای قدیم بدست آمده حکایت دارند که انسان در زمان باستان اغلب
ستاره ها را می پرستیدند و از این جهت است که " اورانیسم " یا آسمان پرستی
قدمت تاریخی دارد و این افراد خود را از ابتدای امر خود را به خورشید
وابسته میدیدند و به خورشید احترام مخصوصی قائل بودند و نه تنها نسبت به ان
بلکه نسبت بهمه ستارگان پرستش می کردند و از میان آنها ستارگان " منطقه
البروج "که معبر و مسیر خورشید را حراست مینمودند توجه آدمی را به خود
بیشتر جلب می کردند . بنابراین آسمان پرستی در ذهن انسان همه وقت نفوذ
داشته است واز اینجت ، به گفته "ژوزفوس "تصویر بروج دوازده گانه خورشید از
قدیم الایام در پرده معبد بیت المقدس نقش شده و در عصر حاضر نیز در دیواره
اکثر کلیساهای مسیحی دیده می شود . این بروج خورشیدی در قسمت شرقی کلیسای
بزرگ " شاتر " در سنگ تراشیده شده و چهار الهه مصری در جهات شمال و مشرق و
جنوب و غرب از بروج دوازده گانه نگهداری می کنند . مصریان عقیده داشتند که
ساهو یا روح اوزیریس در ستاره " اوریون " اقامت دارد اما در برابر درخشندگی
شعرای یمانی یا ستاره کاروانکش " سیریوس " " پرنور ترین ستاره آسمان "
جلوه ای و نمودی نداشته است و بهمین جهت است که این ستاره را مصریان می
پرستیدند و بنام پادشاه ستارگان می نامیدند و در بعضی از کتیبه ها درج شده
که هرگاه این ستاره تیره شود سعادت و خوشی از روی زمین محو میگردد .
پرستش
جانوران در مصر باستان رواج داشت اما این جانوران امثال سگ ، شیر ، شاهین ،
گربه ، افعی یا ماهی را در آسمان با یکی از ستارگان تطبیق میکردند . "
دوپوی " نقل کرده که پرستش یک نوع ماهی ، موسوم به " لیپدوت " در مصر با
پرستش رود نیل ارتباط داشته است . "هردوت " نقل کرده که پرستش این ماهی در
نزد مصریان در واقع از پرستش رود نیل حکایت میکرد . چهار حیوان در مصر
باستان به چهار جهت اصلی وابسته بود اما در کلده چهار ماهی با "او آنس
"خداوند ماهی ها ارتباط داشته و با چهار قمر ، سیاره زحل یا کیوان مطابقت
می نماید . سیاره زهره و ونوس را بنام سیاره مسافرت اوزیریس می نامیدند .
"فرفوریوس
" چنین می نویسد " بغیر از جهانی که در زمین یا در آسمان بچشم دیده می شود
، جهان دیگری وجود ندارد و بغیر از خدایانی که مصریان بشکل ستارگان در
منطقه البروج دیگر آسمان میپرستیدند ، خدایان دیگری وجود ندارد . اشکال
مختلف این ستارگان است که در مقدّرات انسان نفوذ می نماید . "
" کستارد "
معتقد است که تاریخ جهان همان افسانه هایی است که باید در آسمانها خوانده
شود . "ریچر " نقل کرده که آنچه به انسان تلقین شده است از منطقه البروج
ریشه گرفته است " آنبو " یکی از کاهنان مصر باستان در مکتوب خود نوشته است
که خدایان بر حق در جهان همان ستارگان " منطقه البروج " هستند که برجهای
خورشید را پر ساخته اند .
ستارگانی که در برج "سنبله " جمع آمده اند از
چهره "ایزیس " و یا از خود وی حکایت دارند . تصویر ستاره های منطقه البروج
در قسمت خارجی کلیسای نتردام یاریس تراشیده شده است " دوپوی " نقل نموده که
تصویر منطقه البروج بر بالای درب بزرگ کلیسای سن دنیس به اشکال مختلفه نقش
شده است . " کرمون یونانی " عقیده دارد که افسانه اوزیریس یا افسانه های
دیگر در مصر باستان را باید از روی عقایدی که مصریان نسبت به ستاره ها و
رود نیل داشته اند تعبیر و تفسیر نمود .
"جمیسون" چنین می نویسد :"
خورشید وقتی که در برج اسد یا لئو قرار می گرفت بنام " اوزیریس پرستیده می
شد و هرگاه در برج سنبله دیده می شد بنام خواهر وی الهه ایزیس ظاهر می گشت و
در برج عقرب بدوران سلطنت تیفون تعبیر می گشت . "
بنابراین خورشید در
برج حمل بنام " آمون " ، در برج " جدی " بنام " مندِس " و در برج سنبله به
نام ایزیس نامیده می شد . منطقه البرو ج کلدانیان در تحت مراقبت دوازده
خداوند بنامهای مخصوص قرار داشت و هرکدام از بروج دوازده گانه از افسانه
های هندی حکایت دارند . و به این ترتیب خوانده می شوند . " 1_ حمل 2_ثور
3_جوزا 4_سرطان 5_اسد 6_سنبله 7 میزان 8_عقرب 9_قوس 10 جدی 11_دلو
12_حوت .نامهای چینی این برجهای دوازده گانه چنین است : 1_ موش 2_ گاو 3_
پلنگ 4 _ اسب 5_ افعی 6_ اژدها 7_ خرگوش 8_ گوسفند 9 _ میمون 10_خروس 11_
سگ 12 _ خرس و هریک از آنها از هیکل و شکل یکی از خدایان هندی حکایت دارند .
"پلوتارک "از بعضی از روحانیون یونانی نقل نموده که مصریان در دین خودشان
فقط به ستارگان توجه داشته اند .