تصاویرمکان های دیدنی و تاریخی و اشیاء باستانی ایران

مطالب جالب و عجیب + تصاویر ایران گردی و گردش گری+اشیاء باستانی و مکان های با ستانی ایران

تصاویرمکان های دیدنی و تاریخی و اشیاء باستانی ایران

مطالب جالب و عجیب + تصاویر ایران گردی و گردش گری+اشیاء باستانی و مکان های با ستانی ایران

بوشاسپ دیو

بوشاسپ دیو

پیش از سپیده دم، هنگامی که اهریمن سیاهی و یارانش به سمت تاریکی عقب رانده شوند، پیش از آنکه خروس بانگ سحرگاهی سردهد٬ «بوشاسپ‌دیو»٬ این عفریت تاریکی٬ می‌کوشد تا جهان را در خواب نگاه دارد و مردمان را به بدکاری و گناه برانگیزد. او در دیار انسان ها می دود و می غرد:
"بخوابید ای انسان‌ها، بخوابید ای انسان‌های گنهکار، بخوابید و در میان گناهانتان بمانید".

بوشاسپ دیو

 

در آیین زرتشت٬ بوشاسپ (یا بوشایست) دیو تنبلی و بیهودگی است٬ او سبب می‌شود که درستکاران نتوانند کارهای سودمند انجام دهند و کار امروز را به فردا بیندازند. او سعی می‌کند که مردمان را در خواب نگه دارد و تلاش می‌کند پرهیزکاران به خاطر خواب شیرین صبحگاهی نماز را فراموش کنند.

در افسانه های کهن این دیو بصورت زنی عفریته و نحیف و بدچهره به رنگ زری (بین سبز و زرد) توصیف شده و لقب او «درازدست» است.

در کتاب آیینی «شایست-ناشایست» که نوعی توضیح المسائل در دین زرتشتی است بیان شده است که این عفریت دوبار به دنیای مادی وارد می شود که شاید منظور از آن یکبار زمان خوابیدن و یکبار زمان بیدار شدن و یا نمادی از تولد و مرگ باشد.

 

خدایان باستان ( بهرام )

بهرام

خدایان باستان ( بهرام )


بَهرام از ایزدان ایرانی است که نام او به معنای سدشکن و پیروزگر و کشنده ى اژدها می‌باشد. او ملقب به درفش دار ایزدان است.

او از نظر نیرو نیرومندترین، از نظر پیروزی، پیروزمندترین و از نظر فره، فرهمندترین ایزدان است. بر شرارت دیوان و آدمیان غالب می آید. دشمن عهدشکنان است و آنها را مجازات می کند. اگر به شیوه ای درست اور ا نیایش کنند، پیروزی می بخشد و نمی گذارد سپاه دشمن وارد سرزمین های آریایی گردد.

بهرام در اساطیر ایرانی ایزد جنگ و پیروزی و محافظت کننده آریایی ها در نبردهاست. بهرام به عنوان ایزدی پیروزی‌بخش در ایران باستان بسیار محبوب بوده‌است و حتی بعد از دوره ساسانی نیز نقش خود را به عنوان حامی مسافران و در راه ماندگان حفظ کرده است.

در اوستا آمده است که بهرام آفریده اهورا نیرومند و فرهمند است و نیروی بینایی فوق‌العاده‌ای دارد. او یورش همه دشمنان را، چه جادوان و چه پریان را در هم می‌شکند، جهان را تازگی و آشتی می‌بخشد و به خوبی آرمان‌ها را بر آورده می‌کند. بهرام هم‌چنین توانایی فرزند‌آوری و بازوان نیرومند و تندرستی و دلیری می‌بخشد.

بهرام ایزد جنگ است و تعبیری از نیروی پیشتاز مقاومت ناپذیر پیروزی که به پیکرهای گوناگون تجسم می یابد.
در گاهشمار باستانی ایران روز بیستم هر ماه "روز بهرام" نامیده می شود.

داستان واقعی جالب ترسناک هیولای قنات در شهر باستانی اصفهان

داستان واقعی جالب ترسناک هیولای قنات در شهر باستانی اصفهان:

داستان واقعی جالب ترسناک هیولای قنات در شهر باستانی اصفهان
 
داستان واقعی جالب ترسناک هیولای قنات در شهر باستانی اصفهان عکس های هیولا و آزدها افسانه ای شگفت انگیز وحشتناک
داستان واقعی جالب ترسناک هیولای قنات در شهر باستانی اصفهان عکس های هیولا و آزدها افسانه ای شگفت انگیز وحشتناک
این داستان در مرکز ایران‌زمین و در نزدیکی شهر باستانی اصفهان رخ داده است،
جهش امپراتوری شکوهمند ایرانیان در زمان هخامنشیان و تعالی و ترقی آن در زمان ساسانیان، و دیرپایی این تمدن مدیون دانش آب‌شناسی ایرانیان یود. مردمان ایران‌زمین از دیرباز به ارزش آب به عنوان ماده‌ای زندگی‌بخش و ارزشمند آگاهی داشتند. نیاز طبیعی بشر به آب، وضع جغرافیایی فلات ایران و کمیابی این مایع گرانبها، ارزش این ماده را نزد ایرانیان صدچندان نموده و آن را در جایگاه والایی قرار می‌داده است. به خاطر داشته باشیم که تمدن‌های باستانی همگی در کنار رودهای بزرگ، همانند نیل، دجله، فرات، سند، گنگ، هوانگهو، یانگ‌تسه و … شکل گرفتند و در حوزه همان رودخانه محدود ماندند. اما تنها تمدنی که به دور از هرگونه رودخانه عظیم شکل گرفت و مالک‌الرقاب جهان باستان شد، ایران بود. جهش چشمگیر امپراتوری ایران مدیون قنات بود. در زمان هخامنشیان، اگر کسی زمین بایری را با احداث قنات آبیاری می‌کرد، تا پنج نسل از پرداخت هرگونه مالیات معاف بود.
در این میان قنات گناباد به طول سی‌وپنج کیلومتر و ژرفای بیش از سیصد متر و چاه‌هایی با فواصل منظم پنجاه‌متری، از زمان هخامنشیان یک شاهکار بی‌نظیر در سراسر جهان است و عظمت آن با دیوار چین برابری می‌کند.
این دیدگاه باعث شده که طول قنات‌هایی که اینک در زیر سرزمین ایران وجود دارد بیش از فاصله زمین تا ماه باشد. این دالان‌های زیرزمینی همچنین محل خوبی برای زندگی گونه‌هایی از جانوران شد. گونه‌هایی که بسیاری از آنها اینک منقرض شده اند. یکی از این جانوران Otter است. در حدود سال‌های ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ خورشیدی نیم‌کره شمالی زمین در دوران یخبندان کوچک فرورفت. این دوره میانگین دمای زمین پایین آمده و موجب پرآبی نواحی مرکز ایران شده است. رودهای فصلی به صورت دائمی درآمده و دریاچه‌های کوچکی در کویر مرکزی شکل گرفتند. در کاووش‌های باستانشناسی در تابستان ۱۳۵۷، در نزدیکی زواره و در مرز کویر، بقایای یک اسکله و بارانداز یافت شده است. این دوران پرآب موجب رویش پوشش گیاهی متنوع و همچنین جانوران گوناگون بوده است. در آن سال‌ها در رودهای مرکز ایران، Otter به چشم می‌خورده است..
روزنامه کیهان در تاریخ ۲۷ دیماه ۱۳۳۸، از از یافتن جانوری در نهر خورجان در سده اصفهان خبر داد و نوشت که “نهر خورجان به قنات فیروزشاه که در پنج فرسخی آبادی از زیر کوه بیرون می‌آید منتهی می‌شود و قنات فیروز شاه که قدمت آن به‌زمان ساسانیان می‌رسد چهار متر پهنا و یک متر عمق دارد.”
فردای آن‌روز عکسی از جانور را که ۱۵/۱ متر طول داشته و بر اثر زدوخورد با اهالی و نیز ناراحتی‌های دیگر مرده بود، چاپ کرد. گویا جوانان روستا با کمین بر سر راه این هیولا آن را به دام انداخته بودند. این جانور یک Otter بود که در کنار رودخانه‌ها و نوعی از آن در کنار دریاها زندگی ‌می‌کند و به‌واسطه بزرگ شدن دست‌وپا و پیدایش پرده‌هایی در میان انگشتان و همچنین با استفاده از دم به‌آسانی در آب شنا می‌کند. روزنامه نامبرده از قول پیران کهنسال نوشته بود که “حدود یک‌صد سال پیش هم یکی از این جانوران از قنات فیروزشاه بیرون آمده و یک شبانه‌روز با مردم شهر جنگ کرده و سرانجام به‌دست پهلوانان شهر کشته شده است! سه ماه بعد هم جانور مشابهی را در رودخانه‌ای از حدود قم صید کرده بودند”.
بر طبق افسانه اوآنس که توسط نیاکان سومری ما نقل شده است، جانورانی بوده‌اند شبیه ماهی که سر آنها سر انسان بوده و پاهای انسانی آنها نیز در زیر دم ماهی نمایان بوده است. در زمان‌های بسیار دور آنها هنگام روز از خلیج فارس بیرون آمده و به مردم آداب تمدن می‌آموختند و شب‌ها به دریا باز می‌گشته‌اند.
خلیج فارس یکی از بزرگ ترین پناهگاه‌های موجودات دریایی مانند مرجان‌ها، ماهی‌های تزئینی کوچک، ماهی‌های خوراکی و غیر خوراکی، صدف‌ها، حلزون‌ها، نرم تنان، شقایق‌های دریایی، اسفنج‌های دریایی، عروس‌های دریایی، لاک پشت‌ها، دلفین‌ها، کوسه ماهی‌ها و بسیاری از موجودات دریایی دیگر می‌باشد. متخصصان محیط زیست به دلیل نبود کارشناس و متخصص ویژه، هزینه‌های پژوهشی بالا و فقدان دانش کافی، گونه‌های مختلف جانوری پستاندار در خلیج فارس را در معرض خطر و آسیب می‌بینند. خشکسالی و عدم ورود مواد مغذی به آب، موجب کوچک ماندن و عدم رشد کافی برخی از آبزیان خلیج فارس شده‌است و در سالهای اخیر گرد و غبار عربی نیز بر آلودگی های نفتی و توسعه شهر نشینی مصنوعی در سواحل اضافه شد ه و بشدت محیط زیست خلیج فارس را آسیب پذیر ساخته است و بسیاری از گونه های زیستی در حال نابودی هستند.

هنر نزد ایرانیان است و بس

هنر نزد ایرانیان است و بس

باستان شناسان در کشور ترکیه موفق به کشف فرش بسیار زیبا و نفیسی شدند که قدمت آن را ۱۴۰۰ سال تخمین زده اند!
جالب است نوعی ابریشم در بافت این فرش زیبا بکار گرفته شده است که بعد از گذشت سالیان دراز هیچ خسارتی به این فرش وارد نشده است!
نقش فرش همان طور که در عکس مشاهده می کنید یک شاهزاده ایرانی را نشان می دهد.کارشناسان و باستان شناسان ایتالیایی و فرانسوی در شبکه های مجازی تایید کرده‌اند که این فرش هنر دست هنرمندان و بافندگان ایرانی بوده است!
دست مریزاد به هنر و هنرمند ایرانی! همان طور که می دانید معروفترین فرش ایرانی در دنیا فرشی بوده بنام " بهارستان"که در بافت آن از الیاف ابریشم و جواهرات گرانبها استفاده شده است

کشف فرش بسیار زیبا و نفیس ایرانی

کشف برق در ۲۰۰۰ سال پیش⚡️

کشف برق در ۲۰۰۰ سال پیش⚡️


کشف برق در ۲۰۰۰ سال پیش⚡️

نخستین تصور ها این بود که باطری در سال ۱۷۸۶ توسط لوییچی  گالوانی دانشمند ایتالیایی اختراع شده بود. در سال ۱۹۳۶ مطابق با سال ۱۳۱۴ در نزدیکی شهر تیسفون در عراق امروزی کوزه ی بسیار عجیبی کشف شد که قدمت کوزه را به ۲۰۰۰ سال قبل یعنی زمان حکومت اشکانیان نسبت دادند در آن زمان نیز تیسفون و عراق امروزی جزو قلمرو ایرانیان محسوب می شد.

ارتفاع کوزه ۴ سانتی متر و قطر آن به ۸ سانتی متر می رسید و در ته کوزه یک دیسک مسی و در وسط آن یک لوله مسی که در داخل آن نیز یک لوله آهنی وجود داشت قسمت هایی از سر آن نیز با قیر پوشیده شده بود.  ویلهلم کونیک باستان شناس آلمانی در سال ۱۹۴۰ قبل وقتی این پیل را در موزه ایران و عراق دید آن را با خود به موزه ی برلین برد و در آنجا آن را مورد برسی قرار داد و سپس نظریات جالبی در باره آن ارائه داد او گفت که این کوزه یک پیل الکتریکی یا یک باطری است که برای آبکاری طلا یا نقره به کار می رفته است.در سال ۱۹۴۰ ویلارد گری مهندس برق ماکتی از آن کوزه درست کرد و محلول مس سولفات را در آن ریخت و آزمایشی انجام داد که منجر به تولید  ۱٫۵ تا ۲ ولت برق شد او ثابت کرد که این کوزه می تواند جریان الکتریکی را بر قرار بکند بعد از جنگ جهانی دوم یک باطری دیگر از این شکل نیز در همان ناحیه یافت شد. .
در سال  ۱۹۷۰ نیز  آرن اگبرکت باستان شناس آلمانی آزمایش دیگری نیز روی کوزه انجام داد و مقداری آب انگور را بجای محلول مس سولفات استفاده کرد او مشاهده کرد که باطری الکتریسته  ۰٫۸۷ ولت ایجاد می کند این آزمایش ثابت کرد که اشکانیان در بیش از ۲۰۰۰ سال قبل قادر به تولید الکتریسیته از یک ماده اسیدی بوده اند